شیعیان عصر حضور امامان‌(ع) و موضوع مهدویت - بخش 1


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



900000 تومان


تاریخ : پنج شنبه 20 تير 1392
بازدید : 3746
نویسنده : یه بنده خدا
 

بحث مهدویت از دوره رسول خدا(ص) در سخنان ایشان مطرح بوده و در دوره ائمه(ع) ادامه یافته است. در تمام دوره‌های عصر حضور، اصل باور به وجود مهدی و منجی موعود را در میان جامعه شیعه آشکارا می‌توان دید.

 

 

چکیده

اصالت تاریخیِ باور به منجی موعود، از مباحث مهمی است که در روزگار ما برخی آن را به رشتة نقد کشیده‌اند. با بررسی توصیفی ـ تحلیلی نخستین منابع تاریخی و روایی به این نتیجه دست یافتیم که اصالت این آموزه و انتساب آن به شیعیان عصر حضور امامان معصوم(ع) از زمان امیرمؤمنان علی(ع) و در تمام طول عصر حضور قابل اثبات و ریشه‌یابی است.

آنچه بیشتر در طول این دوره در بوتة اختلاف یا ابهام بوده، شناخت شخص مهدی موعود بوده است که با توجه به اوضاع دشوار سیاسی عصر حضور برای بیان معارف شیعی، روند تدریجی بیان و تثبیت برخی آموزه‌ها، تأکید بر انتظار و اقتضای طبیعی ابهام‌آلود بودن جزئیات آموزة مهدویت، تفاوت سطح معرفتی افراد و...، طبیعی می‌نماید و نمی‌تواند مشکلی بر اصالت این آموزه در میان شیعیان عصر حضور به شمار آید.

 

 

 

مقدمه

تحقیق دربارة باورهای شیعیان عصر ائمّه(ع) و مقایسه اندیشه‌های پذیرفته‌شدة شیعیان عصر ما با اندیشه‌های آنان، از مباحثی است که در سال‌های اخیر بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است. در این میان، نقد و بررسی دیدگاه شیعیانِ نخستین دربارة مباحث مرتبط با امامت، حساسیت و اهمیت ویژه‌ای دارد؛ زیرا امامت محوری‌ترین تمایز شیعه از سایر فرق اسلامی‌است. این‌گونه تحقیقات، علاوه بر آنکه با اصالت و اعتبار باورهای کنونی شیعه مرتبط است، نقد و بازخوانی مجدد باورهای شیعیان گذشته است که در تصحیح و تقویت باور صحیح مؤثر است.

به رغم برخی اختلافات، اصل اعتقاد به مهدویت از آموزه‌های مسلم اسلامی است. روایات بسیاری از رسول خدا(ص) و دیگر امامان معصوم(ع) در این‌باره نقل شده است.1 با این حال به ویژه در سال‌های اخیر، برخی کوشیده‌اند شبهاتی، خاصه با تکیه بر مباحث تاریخی، در این موضوع ایجاد و در اصالت این باور در تاریخ تشیع مناقشه کنند.2 آنچه در این نوشتار به دنبال بررسی آن هستیم، میزان آشنایی شیعیان و اصحاب ائمه(ع) با این آموزه در دورة حضور ائمه(ع) و سال‌های آغازین غیبت است؛ تا ضمن بررسی فراز و فرود این اندیشه در جامعة شیعیان نخستین، روشن شود که اعتقاد کنونی شیعیان به این باور، ریشه‌دار و اصیل یا بدعتی متأخر است.

نویسنده تاکنون به کتاب یا مقاله‌ای دست نیافته است که به بررسی بعد تاریخی این موضوع به صورت مستقل پرداخته باشد. عمدة منابع این تحقیق منابع اصیل روایی و تاریخی است. رویکرد تاریخی، تأکید بر منابع اصیل، تأکید بر سخنان خود افراد در آشنایی با عقاید آنان، از مهم‌ترین نوآوری‌های این تحقیق است.

مهدویت در دورة امامت امیرمؤمنان(ع)

دورة امامت امیرالمؤمنین علی(ع) رامی‌ توان به دو مرحله تقسیم کرد: دورة بیست و پنج سال اول که آن حضرت از حضور در مدیریت فرهنگی و اجتماعی جامعه دور نگه داشته شد، و دورة کوتاه مدت حکومت ایشان. اندیشة مهدویت در دورة اول امامت، چندان مطرح نبوده است. برای اصحاب ایشان بیشتر مباحثی مانند اصل بحث امامت و شئون آن و چگونگی برخورد با خلفا مطرح بوده است.

بحث مهدویت از فروع بحث امامت است. بنابراین، طبیعی است در زمانی که هنوز خود موضوع امامت کاملاً روشن نشده است، فروع آن پوشیدگی بیشتری داشته باشد. آشنایی شیعیان محدود می‌شد به آگاهی از احادیثی که از رسول خدا(ص) یا علی(ع) در این‌باره شنیده بودند3 و به طور طبیعی این مقدار از آگاهی نیز در اختیار عموم افراد نبود. البته باید توجه داشت که این مقدار آشنایی در آن دوره، نشانة اهمیت و توجه خاص اهل‌بیت(ع) برای معرفی این آموزه است.

جابر‌بن عبدالله انصاری از زمان رسول خدا(ص) با صحیفه‌ای که در آن نام و برخی از صفات یکایک امامان از جمله امام دوازدهم(عج) آمده بود، آشنا بود و نسخه‌ای از آن را نزد خود داشت.4 عمار هم از پیامبر اکرم(ص) شنیده بود که امامان دوازده نفرند و دوازدهمین آنان که نهمین فرزند از نسل امام حسین(ع) است، مهدی موعود است که دورة غیبت طولانی خواهد داشت و با ظهورش جهان را پر از عدل و داد می‌کند.5

عده‌ای به هنگام وفات ابن‌عباس در طائف به عیادت او آمدند و گفتند: «مردم در موضوع حکومت اختلاف دارند. برخی علی را بر بقیه مقدممیدارند و برخی او را بعد از سه خلیفة دیگر قرار می‌دهند.» ابن عباس برای آنان از پیامبر(ص) نقل کرد که علی(ع) امام بعد از آن حضرت است و دیگران گمراهند و بعد از علی حسن و حسین و نه فرزند از اولاد حسین امامند که مهدی(عج) از آنان است.6

دورة حکومت کوتاه امیرالمؤمنین(ع) را می‌توان دورة طلایی رشد و گسترش معارف شیعی از جمله در بحث مهدویت دانست. در این دوره آن حضرت به عنوان مرجع دینی شیعیان ابعاد مختلفی از علوم اهل‌بیت(ع) را برای شیعیان گشود. آن حضرت دربارة مهدی موعود(عج) با کمیل‌بن زیاد نخعی،7 اصبغ‌بن نباته،8 عاصم‌بن ضمره9 و برخی دیگر از اصحاب خود سخن گفته‌اند.

همچنین روایاتی از آن حضرت نقل شده که در آنها مستقیم یا به طور ضمنی، دربارة مهدویت سخن گفته شده است.10 روایاتی نیز از سؤال برخی از اصحاب از امیرمؤمنان(ع) دربارة مهدی موعود(عج) و ویژگی‌های آن حضرت خبر می‌دهند11 این روایات نشان می‌دهد که موضوع مهدویت در میان شیعیان و اصحاب ایشان بیگانه نبوده و در این دوره رشد خوبی در آشنایی آنان با این موضوع ایجاد شده است.

مهدویت در دورة امامت امام حسن و امام حسین(ع)

این آغاز نیکو در ترویج آموزة مهدویت بعد از دورة کوتاه مدت ولی بسیار پربرکت حکومت امیرمؤمنان(ع) رو به افول گذاشت. دلیل آن هم این بود که پس از شش ماه حکومت ظاهری امام حسن مجتبی(ع)، دوران تاریک و مسموم حکومت معاویه شروع شد که از سخت‌ترین دوره‌ها برای امام حسن و امام حسین(ع) و شیعیان آنان بود. از نقل‌های موجود می‌توان نتیجه گرفت که به دلیل فراهم نبودن زمینه برای مباحث علمی و اعتقادی شیعه، سخن از امام مهدی(عج) نیز در این دوره چندان مطرح نشده است.

البته برخی اشارات را می‌توان در کلام خود امام مجتبی(ع) به امامان دوازده‌گانه12 و مهدویت یافت. در نقلی آن حضرت، مهدی موعود(عج) را نهمین فرزند از نسل برادر بزرگوارشان، امام حسین(ع) معرفی کرده‌اند که دارای غیبت طولانی است.13 روایاتی نیز از امام حسین(ع) در این موضوع به دست ما رسیده است.14 البته برخی از اصحاب این دو امام بزرگوار مانند جابر‌بن عبدالله انصاری15 و عبدالله‌بن عباس16 که امیر مؤمنان(ع) یا رسول خدا(ص) را درک کرده بودند، روایاتی دربارة مهدویت نقل کرده‌اند؛ اما از سایر اصحاب ایشان در این مورد سخنی یافت نشد.

توجه داریم که این رکود به معنای ناآشنایی جامعة شیعی با این آموزه نبود؛ بلکه بیشتر بدان معنا بود که ترویج و تقویت این آموزه در این دوره بسیار کند شد. بروز سیاسی این آموزه در دورة بعد، خود بهترین شاهد است که اصل این آموزه جایگاه خود را در ذهن و باور شیعیان حفظ کرده بود؛ هرچند ویژگی‌ها و جزئیات آن کاملاً روشن نبود. در همین دوره، در نقلی آمده است که یکی از اصحاب امام حسین(ع) از ایشان پرسیدند: «آیا شما صاحب این امر هستید؟» امام(ع) پاسخ منفی دادند و سپس نشانه‌هایی از امام منتظر را بیان کردند.17

تعبیر «صاحب الامر» از اوصاف مشهوری است که در روایات و کلمات ائمه(ع) و اصحاب برای اشاره به مهدی موعود(عج) استفاده شده است. این نقل علاوه بر اینکه بیانگر آشنایی فی الجملة اصحاب با مهدویت و انتظار ظهور در آن دوره است، نشان می‌دهد که تطبیق آن برای برخی از شیعیان مانند راوی مبهم بوده است.

مهدویت در دورة امامت امام سجاد(ع)

صرف‌نظر از برخی جریان‌های انحرافی مرتبط با مهدویت مانند «سبأیه» که در دورة امامت امیرالمؤمنین(ع) پدید آمد، این دوره را می‌توان آغاز جدی بحران‌های سیاسی و فرهنگی مرتبط با تطبیق عنوان مهدی موعود بر اشخاص دانست که در دوره‌های بعد ادامه یافت. فشار حکومت‌های جائر اموی و پس از آن عباسی بر شیعیان و ظهور تدریجی ضعف در این حکومت‌‌ها بخصوص در دورة جابه‌جایی قدرت بین آنان، از عوامل تقویت‌کنندة این مسئله بود.

شیعیان که از ظلم‌های بی‌شمار امویان به ستوه آمده بودند، با مشاهدة ضعف‌هایی در این حکومت‌ها، به دنبال منجی خود بودند. تطبیق عنوان مهدی بر علویانی که قصد قیام بر ضد بنی‌امیه داشتند، از اموری بود که برای آنان آرامش‌بخش و دل‌نشین بود. به همین جهت، این تطبیق‌های نادرست در میان جریان شیعه به معنای عام آن شروع شد.18 این عنوان شامل فرقه‌هایی مانند کیسانیه و واقفیه نیز می‌شود.

در این دوره، ادعای مهدویت محمد حنفیه را برخی از مدعیان پیروی مختار‌بن ابی‌عبید طرح کردند که به مرور یک فرقة انحرافی به نام کیسانیه را شکل داد. برخی از کیسانیه معتقد بودند محمد‌بن حنفیه امام مهدی است. این افراد بعد از وفات محمد معتقد شدند که او نمرده است و نمی‌میرد، بلکه باز خواهد گشت و حکومت را به دست خواهد گرفت.19

با وجود این، در میان جریان اصیل تشیع یعنی اصحاب امام سجاد(ع) سخن چندانی دربارة مهدویت یافت نمی‌شود که نشانة سلامت آنان از انحراف یاد شده است. در نقلی آمده است که ابوخالد کابلی از امام زین العابدین(ع) خواست که او را با امامانی که خداوند اطاعت و دوستی آنان را بعد از رسول خدا(ص) واجب کرده است، آشنا سازد. آن بزرگوار برای او نام یکایک ائمه را از امیرمؤمنان(ع) تا امام صادق(ع) بیان کرد و بعد به مناسبت پرسش ابوخالد از علت ملقب شدن ایشان به صادق، سخن از جعفر کذاب و دوران غیبت امام زمان(عج) پیش آمد و امام سجاد(ع) در مورد امام دوازدهم(عج) و غیب ایشان سخن گفتند.20

آن حضرت در روایت دیگر، امامت را تا قیامت در نسل امام حسین(ع) جاری معرفی کرده و از اینکه قائم(عج) دارای دو غیبت است، خبر داده.21 در روایاتی نیز سخنان امام زین‌العابدین(ع) با برخی اصحاب ایشان مانند سعید‌بن جبیر، عمرو‌بن ثابت و ثابت ثمالی دربارة موعود منتظر(عج) حکایت شده است.22بنابراین، به نظرمیرسد در این دوره جریان شیعة امامی، با تدبیر و هدایت امام سجاد(ع) از فتنة کیسانیه در امان ماند،‌ اما این تطبیق نادرست در میان جریان عام شیعه مایة پدید آمدن نخستین انشعاب سیاسی ـ اعتقادی در میان شیعیان شد که محور آن بحث مهدویت بود.

 

منبع: فصلنامه معرفت کلامی شماره4

 

پی نوشت:

1. رک: محمدبن علی صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة؛ محمد‌بن حسن طوسی، الغیبة؛ محمدبن ابراهیم نعمانی، الغیبة.

2. از جمله این افراد، احمد الکاتب است که در کتاب خود تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه تلاش می‌کند، اصالت اعتقاد به مهدویت را در میان شیعیان نخستین انکار کند و آن را پدیده‌ای بداند که در نتیجه برخی عوامل اجتماعی در میان شیعه پدید آمده است.

3. برای مطالعه بیشتر در مورد سخنان امیرمؤمنان(ع) در مورد حضرت مهدی(عج)، ر.ک: محمدبن علی صدوق، کمال‌الدین ، ج1، ص288؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص109 (باب ما ورد عن امیر مؤمنان صلوات الله علیه فی ذلک).

4. محمد‌بن یعقوب کلینی، الکافی، ج1، ص527-528.

5. علی‌بن محمد خزاز قمی، کفایةالأثر، ص120.

6. همان، ص20.

7. محمدبن علی صدوق، کمال‌الدین، ص289ـ 291.

8. علی‌بن الحسین. ابن بابویه القمی، الامامة والتبصرة من الحیرة، ص120.

9. محمدبن حسن طوسی، الأمالی، ص382.

10. برای مطالعه برخی از این روایات ر.ک: محمدبن علی صدوق، کمال الدین، ج1، ص288 (باب ما اخبر به امیر المؤمنین علی بن ابی طالب(ع) ...)

11. محمدبن ابراهیم نعمانی، همان، ص212.

12.علی‌بن محمد خزاز قمی، همان، ص160 و ص226.

13. همان، ص226.

14. ر.ک: محمد‌بن علی صدوق، کمال‌الدین ، ج1، ص316 (باب ما اخبر به الحسین بن علی بن ابی طالب(ع)...)

15.محمد‌بن حسن طوسی، الأمالی، ص499ـ 501.

16.علی‌بن محمد خزاز قمی، همان، ص20.

17. علی‌بن الحسین ابن بابویه القمی، همان، ص115.

18. مراد از شیعه به معنای عام در این نوشتار تمام کسانی هستند که حکومت را شایسته خاندان پیامیر(ص) ـ امامان اهل بیت(ع) یا سایر سادات ـ می‌دانستند که شامل تمام فرقی می‌شود که معمولا شیعه خوانده می‌شوند مانند زیدیه، کیسانیه و واقفه و....

19. حسن‌بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ص27ـ 29.

20. محمدبن علی صدوق، کمال‏الدین، ج1، ص319.

21. علی‌بن حسین ابن بابویه قمی، همان، ص40.




:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: شیعیان عصر حضور امامان‌(ع) و موضوع مهدویت - بخش 1 , شیعیان عصر حضور امامان‌(ع) و موضوع مهدویت - بخش 2 ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:


در جـاده‎هاي مه آلـود انتـظار من مانده‎ام با دلي تنگ و بي‎قرار بـا آيـه‎هاي عاشــقانه مي‎روم از كوچه زمسـتان در پي بهــار تصــويـر كاج كهنــسال آرزو در قاب چشـم افق مانـده يادگار آن سـوگلي با همه مهـرباني‎اش آيد ز مـرز غــزل هاي ماندگار او مي‎رسد كنون با خنده‎هاي ناب از پلـكان طـــلايي افتــخار بـا واژه‎هاي زلال سـپيد عشـق از پشت قلـه غيبت رســد نگـار در مخمل سبز سحر شـود ‹‹رهـا›› اين قامت دريـا كه گشته رهسپار ************************ اگرپیشنهادی درباره ی سایت دارید می توانید پسشنهادتان را به ایمیل زیر ارسال کنید: nasimemouood7@yahoo.com madheeshg@iran.ir

آیا ظهورامام مهدی (عج)نزدیک است؟

تبادل لینک هوشمند

این وبگاه بار هرسایتی یا تبادلب لینک می کند.







RSS

Powered By
loxblog.Com